*اگر تو زندگیتون کسی رو دارین که وقتی بهش میگین حالم بده و باز سرما خوردگی و سینوزیت و اوتیت با هم سر از وجودم در آوردن ... با حالت نگرانی بهت می گه حواست به خودت نیست ، تو یک سال گذشته این سومین باره که اینطور مریض میشی ... قدرش رو بدونین ... !!!
ما پرستارها یه بدبختی داریم . اونم اینکه انقدر با انواع ویروس و باکتریها در ارتباطیم که کم کم بدنمون به اونها مقاوم میشه و اگر زمانی به بیماری دچار بشیم دیگه بدونین اون ویروس یا باکتری چه اعجوبه ای بوده که تونسته پشتمون رو به خاک بماله . من دقیقا الان یک شکست خورده ام که از دیروز ظهر دچار بیماری شدم و هنوز از درون ویبره میرم و تنها تونستم گلو درد و گوش درد و سردرد رو کمتر کنم تا راحت تر به ویبره رفتنم ادامه بدم . همچین وقتایی خیلی دلم برای خودم می سوزه .
امروز قرار بود که برم خونه رو تمیز کنم تا آماده باشه برای آوردن وسایل ولی درست در این روزها که باید آب بازی کنم دچار فوبیای آب شدم . تا می بینم سگ لرز میزنم و از دل درد و کمر درد به خودم می پیچم ... بعدش گر میگیرم و چند ساعت خوبم ... این چرخه وفادارانه در گردشه . الان خوبم :) ولی میترسم از زمانی که برم رو موج FM...
** هـاااا ! گفتم موج FM ! امروز برگشتنی حین رانندگی تحت تاثیر داروهای شیرافکن ( مثلا من شیرم ) در عالم خلسه بودم و از اونجا که فلش بنده فقط اونور آبی و اینور آبی شش و هشتی داره فلذا بعد از سالیان دووور رفتم سراغ رادیوی ماشین ... کمی اخبار گوش کردم . کمی مداحی ...
*** سـه روز پیش یهویی دلم هوای دوستان بلاگفایی رو کرد . تو وبلاگ خاک خورده ی قبلیم یه پست جهت حضور و غیاب دوستان ثبت کردم و امروز به این نتیجه رسیدم " من مُرده بودم قبل از اینکه از بلاگفا به اینجا کوچ کنم " البته اینجا رو هم در دوره ی ریکاوری به سر می برم و دو سه تا رفیق هستن که گذری میان و همراهی میکنن :)
ولی خب برای من باارزشه مثلا آقاگل با اینکه می دونم از روزنوشته خوشش نمیاد و سلیقه های مطالعاتیمون با هم هیچ حد مشترکی نداره ولی هست و مثلا براش مهمه روز تولدم وقتی میخواد کامنت بذاره مطمئنه پارسال هم نظری ثبت کرده تقلب میزنه تا نظر امسالش کپی پارسالی نباشه ... منم تو ستاره زردها اصولا اولین پستی که باز میکنم وبلاگ آقاگله . و دو سه تا رفیق دیگه ای که یه خط در میون هستن و گاهی چند خط در میون . البته در اینجا منظور از خط همون پست هست . در جریان هستید دیگه ...
خراب شدن گوشیم هر چقدر حالم رو گرفت ولی یه خوبی داشت اونم بازگشت پیروزمندانه ی من بود به دنیای وبلاگ :)))) سعی میکنم بعد از درست شدنش هم اصالتم رو حفظ کنم و یادم نره از کجا آمدم و آمدنم بهر چه بود ...
ناگفته نمونه در همین لحظه کاشف بعمل اومد تو بلاگفا وقتی پست حضور و غیاب دوستان رو درج میکردم یادم رفته بود گزینه ی کامنت دونی رو فعال کنم ، الان تو این فکرم که شاید کسی بوده که خواسته اعلام حضور کنه و دفتر و دستک فراهم نبود . واسه همین مجدد یه پست ثبت کردم تا ببینم کسی هست یا نه . شاید از ریکاوری خارج شم :)
**** و در آخر یه جمله واسه دوستانی از قبیل شباهنگ :) عزیزم لطفا خسیس نباش و نظرات پست ها رو نبند . بخدا ما نظر بذاریم چیزی ازت کم نمیشه :)))
در ضمن من می دونم بذارم درسته نه بزارم .