سلام به دوستان عزیز .
خوندن کتاب جدیدی رو شروع کردم و اولین بخش کتاب شدیدا جذبم کرد . اینجا براتون میذارم شاید شما هم خونده و یا شنیده باشین . در صورت تمایل حتی یک نفر بخشهای جذاب کتاب رو براتون میزارم .
.
.
.
روزی استادی جوان به سفری دریایی رفت . او مردی با تحصیلات عالی بود و قطاری از القاب به دنبال نامش داشت اما تجربه اش از زندگی اندک بود . در بین خدمه ی کشتی ای که با آن سفر می کرد ملوان پیر بی سوادی بود که هر شامگاه به اتاقک استاد جوان می امد تا به سخنان او در مورد موضوعات متفاوت گوش کند . او بسیار تحت تاثیر دانش ان جوان قرار گرفته بود .
یک شب وقتی ملوان بعد از چند ساعت گفتگو خواست اتاقک استاد جوان را ترک کند استاد پرسید " پیرمرد آیا زمین شناسی خوانده ای ؟ "
+ زمین شناسی چیست استاد ؟
" دانش مربوط به زمین "
+ خیر استاد ، من هرگز به مدرسه و دانشگاه نرفته ام و چیزی نخوانده ام .
" پیر مرد تو یک چهارم عمرت را به باد داده ای "
پیر مرد به چهره ای گرفته دور شد و اندیشید : اگر همچو آدم دانشمندی چنین میگوید پس حتما صحت دارد و من یک چهارم عمرم را به باد داده ام .
- ۰ نظر
- پنجشنبه ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۱۵