MeLoDiC

بایگانی ارديبهشت ۱۴۰۰ :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

۰۱
ارديبهشت
۰۰

سلام ... 

روزهای خوبی نداریم 

دیروز آخرین فرصت تزریق واکسن کرونا برای پرسنل بود ... حق انتخاب نداشتیم ... بین بد و بدتر انتخابم بد بود. تزریق کردم و از دیروز افتادم توی رختخواب . حالم اصلا خوش نیست . دم هدنرسمون گرم که روی منو زمین نزد و اجازه داد امشبم خونه بمونم استراحت کنم . همین الان که مینویسم تب دارم و غدد لنفاوی تخت فکیم متورم و دردناک شده و اسپاسم شدید گردن و درد مفاصل .... شکر خدا برای سومین بار حمله ی تنفسی نداشتم ‌....

این از من ...

دختردایی جوونم این روزها روی تخت آی سی یو در جدال انتخاب بین مرگ و زندگیه . بی شک دلش زندگی میخواد . واسه خاطر دختر سه ساله ش ، برای جوونی خودش و آرزوهایی که در شرف برآورده شدن هستن ، برای همسرش و پدر و مادرشو تموم کسایی که دوسش دارن . اما واقعیت اینه که کرونا خیلی نامردانه قویه و شرایطش اصلا خوب نیست . فقط معجزه میتونه اون ریه ی داغون رو به زندگی دوباره برگردونه . میدونم برای خدا کاری نداره ....اوستا کریم اسمای ما رو دریاب . هنوز سه دهه ش رو پُر نکرده ....

خیلی خسته م .با اضطراب گوشی رو باز میکنم .میترسم پیامهای پشت همی واتساپم رو باز کنم با دستهای لرزون میرم سراغ پیامها با سلام و صلوات بازشون میکنم .خدایا دوای درد همه  بیمارها خوده خودتی . به برکت این ماه لباس عافیت بر تن بیماران کن ....

 

  • ۲ نظر
  • چهارشنبه ۰۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۱۰
  • ** آوا **