مخاطب ِ خاص ...
شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ب.ظ
مرگ، یک بار رخ نمیدهد
زیرا همهیِ ما هر روز چند بار میمیریم.
هر بار که با آرزوها...
علایق وُ پیـوندهایِ خود
وِداع میکنیم،
میمیریم...
+ متن بالا کپی !
* مـن دیشب مُردم . وقتی حرفام شنیده نشد ! وقتی من چیزی گفتم و چیزه دیگه ای برداشت شد ! آره من تمام دردهامُ تمام حرفامُ مثل تیری که به چله ی کمان نشسته باشه غلاف کردم تا زمانی که خودت بودی رهاشون کنم . نه از سر مسمومیت ِ ذهن ... نه از سر نفاق و دشمنی ... فقط و فقط بابت اینکه جز خودت گوش ِ محرمی نیست ... و ندارم ...
من در مورد دیگران آدم ِ صبوری هستم ولی در مورد خودم ، در مورد غمها و دردهام ذره ای صبوری ندارم . برعکس شدیدا شکننده و حساسم و تو اینُ به خوبی می دونی ...
مخاطب ِ خاصی که نمی دونم به اینجا میای و این حرفهارو می خونی یا نه ! برای من " خاص " یعنی یکی سوای از همه .
و دقیقا مطمئنم که تک تک حرفامُ می فهمی ...
** از دوستانی که روز پرستارُ بهم تبریک گفتن نهایت تشکرُ دارم . من هبچ وقت لایق این همه لطف و محبت شمایی که بی منت مهر و محبت نثارم کردین نبودن و نیستم .
کتایون جان روز تو هم مبارک ...
- شنبه ۹۴/۱۱/۲۴