:)
* یـادم رفت برای سبزه روبان بخرم . این شد که امشب بعد از چندین و چند سال دست به قلاب شدم برای بافتن یه نوار تزئینی :)))) نتیجه ی کارُ در تصویر می بینید . بعد همین عکسُ برای مامان فرستادم تا ببینه که دیدم به جای مامان یاس بهم پیام داد .
+ مامانی واقعا خودت بافتی ؟
* آره
+ اونوقت با کاموای ِ کی ؟
* با کاموای تو
+ میخواستم اینو بهت بگم . کاموام تموم شد ؟
* نه عزیزم تموم نشد . فقط کمی استفاده کردم .
+ پس با اون از همینا برام بباف
* ای لوس . خودت یاد بگیر تابستون بباف
+ پس باید بهم تابستون یاد بدی
* باشه
.
.
بله ! دقیقا مونده بودم در جواب ِ یاس که پرسیده بود " اونوقت کاموام تموم شد ؟ " باید چه جوابی میدادم . اگه میگفتم تمومش کردم ماجرایی میشد برای خودش و حالام که واقعیتُ گفتم سریعا قولشُ ازم گرفت . عجب زبلی ِ این دختر :)))))))
جدای از این مکالمه ی مادر و فرزند گونه ! بافتش قشنگ شد یا ضایع ست و به فکر روبان باشم ؟؟؟
جا داره از آسیه ی عزیز [کلیک] و کتایون نازم [کیک] بابت تبریک متفاوت سال نوشون تقدیر و تشکر کنم . و همینطور باقی دوستان و عزیزانی که بیادم بوده و هستند . یعنی عاشقتــــــــــــــــــــــونم [گل]
- پنجشنبه ۹۳/۱۲/۲۸