آب را بنوشیم ولی اسراف نکنیم ...
* مضمون یکی از تکالیف یاس هدر دادن آب بود . اینکه از چند راه ِ هدر دادن آب عکس بگیرن و یه داستان هم ضمیمه ش کنن به عنوان تکلیف برای فردا ببرن مدرسه . ما هم شروع کردیم به عکس گرفتن و آب هدر دادنهای هدف دار :( الان عذاب وجدان اومده سراغم از اینکه چرا انقدر آب هدر دادم . چرا بهشون نگفتن از اینترنت سرچ کنن ؟؟؟ واقعا لازم بود خود بچه ها دست به دوربین شن و عکس بگیرن ؟؟؟ این تازه یکی از عکسها بوده :( تا امشب انقدر دقت نکرده بودم که چقدر آب شرب راهی فاضلابها میکنیم ... اونم در قالب هدر دادن و اسراف ... البته حالا که فکر میکنم میبینم این راه تلنگر محکم تری میزنه تا سرچ تصاویر اینترنت .
خدایا ما رو بابت غفلتهامون ببخش ...
** دی ماه هم رسید و جالب این ِ که هوا به بدترین شکل ممکن سرد شده . گاهی به خودم نهیب میزنم نکنه سرمای هوا رو به خودمون تلقین می کنیم ، ولی در واقع اینطور نیست . این سرمای سوزناک دو روزه مهمون شهرمون شده . سرمایی عجیب بهمراه سوز عجیب تر ... یاد بارش برف عجیب و غریب بهمن ماه سال قبل میفتم . خدا خودش بهمون رحم کنه ...
فردا مراسم عقد ِ دختر داییمه و به لطف دانشگاه بنده از حضور در مجلس عقد ایشون عاجزم انشاا... حضور ما هم بماند برای جشن عقدشون :) یعنی دو هفته ی دیگه . بارون دیشب یه چشمه برامون اومد . خدا بخیر بگذرونه :)
- چهارشنبه ۹۳/۱۰/۰۳