جمعه ی دوست داشتنی در دل طبیعت ...
يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۳۰ ب.ظ
* جُمعه 17 مرداد ماه . جنگل سه هزار واقع در شمال ایران ...
تا حالا همچین حشره ای ( بند پایی ) ندیده بودم . محمد گرفته تو دستش تا ازش عکس بگیرم . میذاره کنار صورتش و بهم حسابی نزدیک میشه . میگم برای وبلاگم میخواماااااا ! میگه خب بگیر . هیچی دیگه ما هم عکسُ گرفتیم ولی باز برای اینکه ایشون بعدها نگه چرا خودسانسوری میکنی ولی دگرسانسوری نمیکنی کلی از عکسُ کات نمودیم :دی . شاخک هاش خیلی چندش آور بود .
بعد هم گذاشتیمش روی تنه ی درخت تا این عکسُ ازش بگیریم :دی ! و در نهایت در دل طبیعت خودش رهاش کردیم :دی
دست " هیچکس " عزیزم ( بهترین و قدیمی ترین دوست ِ من ) ! سوژه هم V و محمد درون V بوده :دی
ناقص...
- يكشنبه ۹۳/۰۵/۱۹