MeLoDiC

وصف حال ... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

وصف حال ...

دوشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۴۸ ب.ظ


دوستان کسی هست دستور پخت نان بدون خمیر مایه رو بدونه ؟؟؟ 

* مـیگن سال 1342 آنچنان برفی بارید که قدیمی ها میگفتن تو تمام طول عمرشون همچین برفی ندیده بودن . اون سال که من نبودم . ده سال بعدشم نبودم حتی . ولی من میگم سال 1392 آنچنان برفی بارید که در تمام طول عمرم همچین برفی ندیده بودم . حالا نمیدونم آیندگان چی بگن ...  

امروز آب منطقه ی شهری وصل شد ولی از اونجا که باید پمپ آب کار کنه تا آب به طبقات بالا برسه تو واحدامون هنوز آب نداشتیم . ولی تو پارکینگ چرا ... کلیه ی ظرفهای نشسته رو تو خونه کف مالی کردم و ریختم تو لگن و بردم تو پارکینگ آب کشیدم . کمی هم آب آوردم و تو خونه ذخیره کردم :))) اینجور زندگی کردن لذت خاص خودشُ داره ... 

مردم شهر به نظر صمیمی تر شدن . وقتی چند نفر دارن از سختی و راه حلها حرف میزنن یکی که از کنارشون عبور میکنه بدون اینکه حس کنه خروس بی محل ِ اونم راهکار میده . همه با هم میخندن . حتی وقتی یکی مُچ پاش پیچ میخوره و روی برفها میفته اونایی که می بینن نمیخندن فقط میگن " مواظب باش " ! این جور صفا و صمیمیتُ دوست دارم . 

امروز کمی حلوا درست کردم و مقداری از اونُ برای پرنده ها ریختم . دلم برای پرنده ها خیلی می سوزه . کمی غذا هم اگه براشون میریزم همه توی برف فرو میره و از دیدشون پنهون می مونه . البته کمی هم خنگ تشریف دارن . با اینحال همچنان روی کولر براشون غذا میذارم شاید بتونن پیداش کنن :)

+ دو سه ساعتی میشه که دیگه برف نمی باره :))) 

+ حس میکنم شهر ما تبدیل به یک ایالتی شده که با هیچ مکان دیگه ای در ارتباط نیست :دی ! امروز با هلیکوپتر اومده بودن برای عکاسی و فیلمبرداری از سطح شهر و اطراف . من موندم چطور تو اخبار میگن حدودا 60 تا 70 سانت برف اومده ؟؟؟ واقعا چطور تخمین زدن ؟؟؟ همین مونده تو برف غرق شیم . والله ... 

+ به محض اینکه برق میاد بعد از انجام کارهای خونه سریع  میام نت تا ببینم اینجا چه خبره . برای همین اصلا فرصت نمیکنم به وبلاگهاتون سرکشی کنم و مطالبتونُ بخونم و با عرض شرمندگی وقتی جهت ثبت کامنت هم برای دوستان ندارم . امیدوارم که به بزرگواری خودتون ببخشین . 

برای لاله : عزیزم دیشب با کلی ذوق اومدم جوابتُ بدم ولی همزمان برق قطع شد و مودم از کار افتاد . خواستم بهت اسمس بدم تا نگران نشی که دیدم خطوط ایرانسل هم فقط تماسهای اضطراریش فعاله ... 



  • دوشنبه ۹۲/۱۱/۱۴
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">