مشغله هام ...
* این مدت اکثرا کُد نظر دهی به این شکل برام نمایش داده میشه و بنده به میل خودم اعداد 5 رقمی حدس میزنم که تا بحال چند باری درست از آب در اومده :) ! این یه نمونه ش . کدُ وارد کردم و ثبت نظر هم کلیک شد و نظر ثبت شد و الان در دست تائیده . حالا اینکه وبلاگ کی بوده چه فرقی میکنه ؟ مهم این ِ که چشم بسته غیب میگم :دی
** پنجُم بهمن ماه برای من روز مهمیه ولی انگار هیچ اتفاقی قرار نیست بیفته ... انقدر که بی خیالم :(
*** با توجه به اینکه این مدت دنبال خونه بودیم و هیچ خونه ی دلخواهی پیدا نکردیم که با پولی که ما داریم به دلمون بشینه برای همین قرار بر این شد که زمین بخریم و انشالله خودمون مشغول به ساخت بشیم . سخته ! تمام افرادی که تجربه ی خونه سازی داشتن میگن اینکارُ نکنین ولی واقعیت این ِ که هر خونه ای که رفتیم معایبی داشته که نمیشد نادیده گرفت و ضمنا اصلا مشخص نبود که بنای خونه رو با چه استقامتی ساختن . مخصوصا وقتی که خونه ایُ دیدیم که از قوطی 7*7 که در واقع یه ستون آهنی تو خالی هست و برای ساخت ستونهای دروازه ازش استفاده میشه اومدن ستون خونه زدن و دیوارکشی کردن و روش هم کلاف زدن دیگه بکل منصرف شدیم از خرید خونه های ساخته شده ای که باب میلمون نبود . لطفا دعا کنید تا یه زمین خوب گیرمون بیاد :) اگه زمین گیر بیاد تازه باید بریم دنبال خونه ی استیجاری تا یه مدتی طعم مستاجر بودنُ هم بچشیم ! :) بله ! یه همچین دغدغه هایی دارم این روزا !
تازه از همه ی اینا فاکتور بگیرم این مدت .... شبیُ گذروندیم که محمد درد کمر شدید داشت که در نهایت فهمیدیم سنگ کلیه ست و با تزریق متادون دردشُ تا حدی تسکین دادیم که بتونه سنگُ دفع کنه که شکر خدا موفق هم شد . هر چند خیلی عذاب کشید ... بعد هم سونوگرافی انجام دادیم که مشخص شه هنوز سنگ داره یا نه که جواب سونوگرافی التهاب ناشی از خراش عبور سنگُ گزارش داد و شکر خدا جسم دیگه ای دیده نشد .
یه شبم که یاس خانوم تب دار بود و نرفت مدرسه و از همون روز خانم معلمشون بابت دیسک کمر یک ماه استعلاجی گرفت و مدرسه نمیاد . یاس هم یه خط در میون میره مدرسه . فعلا معلم ندارن ! گاهی معاونشون میره کلاسشون و دیروز هم یه ساعتی محمد رفته و بهشون ریاضی درس داده . ولی خب نمیتونه هم به کلاس خودش برسه و هم به کلاس دخترا ! گاهی هم مثل امروز یاس می مونه خونه و مُخ منُ میخوره :دی ! تا ببینیم کی از طرف اداره بهشون یه معلم یک ماهه میدن . امیدوارم که معلم خودشون هر چه زودتر سلامت خودشُ بدست بیاره و برگرده سر کلاس . بقول یاس " یه امسالم که معلممون خوب بود مریض شد :( " ! انشالله هر چه زودتر خوب شن .
- چهارشنبه ۹۲/۱۱/۰۲