بعد از ده سال ...
* از دو ماه آینده سه روز کمتر وقت داریم برای تخلیه ی خونه مون . امروز معامله انجام شد و به لطف خدا خونه فروش رفت . امیدوارم که خیر و صلاح ما در فروش خونه بوده باشه . مبارک صاحب جدیدش باشه . خاطرات زیادی اینجا داشتم . یاسی تنها 7 ماهه بود که ساکن شدیم و الان توی دوازدهمین سال زندگیشه . ده سال زیر این سقف با این همسایه ها که گاها بعضیاشون عوض شدند زندگی مسالمت امیزی داشتیم . نمیدونم چی میشه ولی میخوام دعا کنین که هر چی پیش میاد برامون خیر باشه . تا بحال بد کسیُ نخواستیم . امیدوارم که خدا هم برامون خوشی بخواد . ولی واقعیتُ بخوام بگم این ِ که امروز وقتی فهمیدم خونه معامله شد یهویی دلم گرفت . نمیدونستم باید شاد باشم یا غمگین . یه جور حس بی حسی ... دلم برای کوچه مون ، برای رودخونه ای که از نزدیکی خونه مون میگذره بی نهایت تنگ میشه . ایکاش باز بشه همین اطراف خونه بخریم ...
** یاسی بهتره . ممنون از احوالپرسیاتون .
- دوشنبه ۹۲/۱۰/۲۳