دماغ من ...
* کارتون پینوکیو یکی از برنامه های مورد علاقه ی دوران کودکی ام بود. همان دوران که اگر به شیطنت دروغی میگفتم نگران این بودم که نکند این شخصیت کارتونی در من حلول کند و اینبار نوک بینی من هی دراز و درازتر شود ... بعدها دیگر نگران نبودم . تنها چیزی که ذهنم را درگیر میکرد این بود که مگر میشود آدم این همه دروغ بگوید ولی همیشه پدر ژپتویی باشد که دوستمان داشته باشد و فرشته ای که راهنماییمان کند ؟؟؟
حالا من مانده ام و یک سئوال بی جواب ! اگر واقعا با هر دروغی که میگفتیم قدری نوک بینی مان از ما دورتر میشد مثلا الآن بینی من تا کجا بود ؟؟؟؟؟؟
یعنی دم این خدا گرم که ستار العیوب است . وگرنه فکر کنم آمار جراحی بینی سر به فلک میگذاشت ... و بدتر از همه رشد بینی بازگشت پذیر هم بوده و حسابی نون این جراح های زیبایی توی روغن بود :)
** فاصله ی دوران کودکی تا حالَت می دانی چه اندازه هست ؟؟؟ آن اندازه که رویَت نمی شود به جای بینی بنویسیدماغ
- يكشنبه ۹۲/۰۹/۲۴