چند توصیه ...
* یادتون باشه اگه از اون دست افرادی هستین که باید با عینک رانندگی کنین هیچ وقت تو هوای شرجی شمال ! وقتی کولر ماشین روشنه ... وقتی دستاتون از شدت سرما درد میگیره و هی حس میکنین کارد میخوره به استخونتون یهویی هوس نکنین کولرُ خاموش کنین و شیشه ی ماشینُ بدین پایین ... مخصوصا اگه سر شب باشه و باز هم مخصوصا اگه سر یه پیچ تند متنهی به یه پل با ارتفاع زیاد باشین ... هیچ وقت همچین کاری نکنین ! چون بمحض هجوم هوای شرجی به داخل ماشین دقیقا انگار دو تکه ابر میاد میچسبه به شیشه ی عینکت و کلا دنیاتُ سفید میکنه ..........
** و باز هم بادتون باشه هیچ وقت به نوازنده ی سازها پسوند " ی " و یا "چی" اضافه نکنین . مثلا به نوازده ی ویلون نگین ویلونچی ... یا به نوازنده ی سنتور نگین سنتوری ... چون شنیدن این کلام برای اون نوازنده بدترین نوع توهین به هنرش ِ .... مثل نرسی که بعد کلی تلاش تو کنکور قبول میشه و چهار سال بی وقفه درس میخونه و کلاسهای عملی بالینی میگذرونه آخر یه سری آدم بی فرهنگ به اون نرس میگن آمپول زن :) ! آره یه همچین مردمی داریم ما . دیدم که میگم .....
***برنامه ی سمت خدای امروزُ خیلی دوست داشتم . روحانی حرفای خیلی جالبی زد ...
**** عنوان وبلاگ " کافه ی خیابان هفتم " انتخاب شد . با رای اکثریت ! یه توضیح هم در مورد " کافه " از دیدگاه خودم بدم . دیدین که تو کافه ها همه نوع افرادی با همه نوع سلایقی رفت و آمد میکنن . یه سری از افراد برای فرار از مشکلات ... یه سری برای یه تفریح و گپ دوستانه ... بعضی حتی عاشقانه ... و بعضی دیگه حتی شاید برای بستن قرار داد ... از هر گروهی میان و میرن ...
و اما "خیابان هفتم " ! محمد ازم می پرسه خیابون هفتم کجاست ؟ خب هیچ جا ! یه جایی حوالی دلم ... ! حالا با این توضیحات فکر کنم متوجه شده باشین که علت انتخاب این اسم حضور همه نوع دوستی تو خلوتم هست . نه ؟؟؟
- دوشنبه ۹۲/۰۶/۱۸