حاشیه ای بی متن !!!
شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۳ ب.ظ
* دیروز به اتفاق خانواده ی خودمون به دل جنگل سه هزار رفتیم . یه همت والا لازمه تا عکسهای مربوطه رو آپلود کنم تا براتون بذارم !
مامان خانوم بعده یه دوره ی استراحت دیروز این ریسکُ کرد که یه تفریح داشته باشه و با توجه به اینکه خیلی رعایت کرد ولی دیشب با دنیایی از درد دست و پنجه نرم کرد و شب رو به صبح رسوند . دردش در اون حد بود که میگفت به باباتون گفتم نه دیگه اصرار میکنی جایی بریم و نه اگه من زمانی گفتم قبول میکنی ... بمیرم ! خیلی درد کشید ....
** دلم میخواد تو همین لحظه با تمام وجود برای خوشبختی شهرزاد و شهریارش دعا کنی :)
شهرزاد جان با تمام وجودم بهتون تبریک میگم نازنیم .
*** متن وقتی در قالب حاشیه باشد زیبا می شود ولی بدون آن نیز نامعتبر نمیگردد .
اما اگر حاشیه ای بی متن باشی هیچ اعتباری نداری ....
+ این روزها حس حاشیه بودن را دارم !
پیرو این پست یه نظر برام ثبت شد که حالمُ بهم زد ! آدم چرا باید انقدر بدبخت باشه که با این ترفندها بخواد برای دیگرون درد سر درست کنه . یادمه چند روز قبل "صبح زود " هنوز تو رختخواب بودم که گوشیم زنگ خورد . یه آقای جوونی بود ! دیدم چرت میگه قطع کردم . در تماس بعدی گوشی رو دادم به محمد تا اون جواب بده ! یارو خیلی راحت برگشته تو جواب محمد که بهش میگه " شما ؟ " میگه من دوست صاحب گوشی هستم ! بعد هم فقط بوووووووووووق بود که شنیده میشد . از طرفین ماجرا :) یعنی اون لحظه اگه طرف مقابل ، در دسترسم بود خرخره ش جویده شده بود ... ! یه همچین آدمای کثیفی دور و برمون زندگی میکنن .
- شنبه ۹۲/۰۴/۱۵