شعر حضور ...
يكشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۱، ۱۱:۵۰ ب.ظ
* چه زیبا سروده اند شعر حضورت را
می دانی ؟!؟
به شاعرش غبطه می خورم
به کسی که بند بند وجودت را شکل داد
تا خواندنت این چنین بی تابم کند ...
در مرکز ثقل زمین و آسمان بدام افتاده ام
هر کدام به گونه ای مرا جذب میکنند و من مبهوت ...
نمیدانم !!!
برای دنیایی که تازیانه ، کالبدش را نیلی کرده ...
درست است که سنگینی حضورت خارج از توان اوست !!!
ولی اینبار تو تنهایش مگذار
که دیگر تاب ندارد !!!
*آوا
- يكشنبه ۹۱/۱۰/۱۷