لحظه ی حضور ...
پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۱۲ ق.ظ
دیماه من ...
لحظه ی حضور !
این بار نم اشکمُ پاک میکنم و تو خلوت خودم فرو میرم .
اشک تمساح که نگرانی نداره !!!
+ گاهی وقتها ثانیه هاتُ میشمری برای مرور یه اتفاق !
گاهی اما ! صدای نفسهات بلندتر از ثانیه های زندگیت میشن . اونوقتاست که دیگه نفس نفس می شمری ...
خوبم ! یا حداقلش دوست دارم شما فکر کنین که خوبم .
یه جمله ی زیبا از مرد بارونی !
مراقب داشته هامون باشیم ...
- پنجشنبه ۹۱/۱۰/۱۴