لعنت به این شهریور کذایی ...
+ دیروز صبح حدودای (04:00) دایجون اینارو روونه کرج کردیم و امروز صبح حدود (03:30) یاس رو به همراه باباش ! این یعنی من امروز تنهام. قرار بود صبحکار باشم که ساعت 06:00 صبح فهمیدم که آف شدم و بعده حدود یک ماه میتونم امروز برای خودم باشم . خسته شدم از این همه کشیک پشت سر هم . ایکاش شهریور زودتر تموم شه . خسته شدم بخدا :( حالا یه امروزم که آف شدم نمیتونم جایی برم :) اینم از روز ما ! امروز به هر شکلی بود به نظرات دوستان پاسخ دادم و تائیدشون کردم . دوستانی بودن که از من در مورد لاله پرسیدن که جواب اون عزیزان رو هم دادم .
آدم گاهی اوقات واقعا کم میاره . وقتی دیشب ( 01:00) به همکارم اسمس دادم تا ببینم احتمال اینکه امروز آف شم چقدره و وقتی بهم گفت اون تعداد که برات شرط گذاشتن کامل شده ! انگاری یکی دو دستی چسبیده باشه به گلوم و داشت خفه م میکرد . نصفه شبی کلی گریه کردم .
براش نوشتم " م... خیلی کم آوردم " اونم کلی ناراحت شد و احساس تاسف کرد ! تا صبح که خبر رسید با همون تعداد مذکور موافقت شده که آف باشم :)
راستشو بخواین ذهنم دیگه یارای نوشتن نمیده . انگاری واسه نوشتن رغبتی ندارم . همه ش واسه همون خستگیه روحیه که اسیرشم این روزها . نه تنوعی . نه هیجانی . دلم یه مسافرت دور میخواد . اونم تنها ! اینم که امکانپذیر نیست . هست ؟؟؟ نمیدونم برنامه ی مهرماهمون چطوره :( خدا خودش بخیر بگذرونه .
ساعت کاریه این ماهم بیشتر از همه بوده ( 265 ساعت )! و بعده من بیشترین ساعت کاری ( 215 ساعت بوده ) اگه هر کشیک رو هشت ساعتم حساب کنین برای من میشه سی و سه روز ! عمق فاجعه قابل درکه ؟؟؟ یعنی من تو یه ماهه سی و یک روزه سی و سه روزشو رفتم سر کار ! حتی روزهای تعطیل :((((( هی وای ! مُردم بخدا ...
انگاری تو این پست هم باید فقط غُر میزدم :(
+ اونوقت با این شرایط حق دارم که دلخوش به یک روز بارونی باشم یا نه ؟؟؟
+ معدن فروش پازل های هزار تیکه رو پیدا کردم . تصمیم دارم یدونه بخرم و پازل رو سر هم کنم :) فکر کنم به حل همچین معمایی نیاز داشته باشم . فقط امیدوارم هر چه زودتر مسیرم به اونجا بخوره و اون پازلی که بی نهایت ازش خوشم اومده رو نفروخته باشن . ایکاش همون شب میخریدمش :(
+ معده درد ! گوش درد ! هر دردی ایضا گشنگی رو از همون اولین ساعت جواب کردم . اگر خودشونو بکشن باز هم بهشون رو نمیدم :دی
+ در حال حاضر برم برای خودم یه شیر قهوه درست کنم که حسابی گشنمه :) ! این بار یخچالمون پر باره . نگران گشنه موندم نباشین :))
+ بعدا نوشت آوا ....
البته بعده رفتن برای تهیه ی شیر قهوه ترجیح دادم شیر کاکائو درست کنم . شما هم بفرمایین :)
- شنبه ۹۱/۰۶/۲۵