پابوس پیمانه منم . . .
آزادگی را من ندیدم این زمان . . .
غیر از کلامی !
راضی نگردیدی به او جانا رسان . . .
از ما سلامی
باور مکن در عهد ما
یک جا در این دلها صفا
کو همدمی ! وای از این بی همزمانی
پایان عشق این است اگر
خواهم که گردون سر به سر
از من به جا نگذارد . . .
نام و نشانی !
هم در دل پروانه منم
آتش به دل و دیوانه منم
شبها تا هنگام سحر
تک مشتری می خانه منم
پابوس پیمانه منم . . .
تا نهد لب بر لبم !
در مستی افسانه منم
در بی خبری رندانه منم
شبگردی آشفته سری
در نیمه شبان مستانه منم
گم کرده جانانه منم
آه از این . . .
تاب و تبم !
- شنبه ۹۰/۱۰/۱۰