هر جا هستین شاد باشین !
+ دلم برای محجوبه تنگ شده ! واسه اون چشمای نازش که همیشه بهش میگفتیم سرنتی پیتی !!!
دو سه روز قبل بهش اسمس دادم و میگم اون نی نی به دنیا اومده ؟!
در جوابم میگه اتفاقا همین امروز میخوایم خ*تن*ه ش کنیم ! :))) بمیرم ! بچه چه عذابی رو باید متحمل شه ! الان یه نی نی ۱۷ روزه هست و من اصلا یادم نبود بپرسم اسم این گل پسر مارو چی گذاشتن !
محجوبه یکی از بهترین دوستای دوران دانشگاه بود . عجیب دلم براش تنگ شده . هیمممم !
(۲۱ بهمن ۱۳۸۹) مراسم فارغ التحصیلیمون ! اگه گفتین من کدومم ؟! :)))
+ جدیدا ادرس اینجارو به یکی دیگه از دوستای دوران دانشگاه دادم ! خبرم کرده که اینجارو خونده و کلی خوشش اومده ! خوشحالم که وبلاگم شده یه دریچه برای ورود دوستای خوب دوران درس و دانشگاه ! حضورشون دلم رو شاد میکنه . امیدوارم اینجوری تا وقتی هستیم از هم با خبر بمونیم !
+ انقدر دلم میخواد یه بار دیگه برگردم به عقب و به اندازه ی یه شب برم خوابگاه ! من باشم و تموم دوستام ! بگیم و بخندیم و شاد باشیم ! حالا این بین فرشته هم برامون نوازندگی کرد که چه بهتر ! دلم برای همشون تنگ شده . از وقتی فارغ التحصیل شدم فقط قسمت بود پگاه رو ببینم . چقدررررر زود گذشت اون دوران .
- يكشنبه ۹۰/۱۰/۰۴