خدارو شکر ...
* شـکر خدا یاس بعد از سه شب متوالی تب و بدن درد دیشب تونست راحت بخوابه . کمی سرفه داشت ولی تب نه ! امروز صبح رفتم جواب آزمایشُ گرفتم . جز همون ESR ِ بالا الباقی آزمایشات خوب بود . ولی با این وجود رفتم داخل بخش و منتظر موندم تا پزشک متخصص بیاد و آزمایشُ نشونش بدم و در مورد داروها باهاش مشورت کنم . بعد از خوش و بش با همکارای سابق دکتر هم وارد بخش شد . تمام علایم و نشونه های بیماریُ به همراه داروهای مصرفی براش شرح دادم و در نهایت مطمئنم کرد که این ESR بالا ناشی از تب و عفونتی ِ که برمیگرده به سینوزیت . به دستور ایشون آزیترومایسین قطع شد . اصرار داشت که کووآموکسی کلاو شروع کنم که با توجه به حساسیت یاس به این داروی خیلی قوی در نهایت گفت همون سفکسیم کفایت میکنه و یه هفته این دارو رو مصرف کنه تا بهبودی کامل حاصل شه . خیالم راحت شد :) دیشب تا دیروقت بیدار بودم و بعد هم که خوابیدم دائما کابوس میدیدم و هراسون چشم باز میکردم و چهره ی یاس که تو خوابی عمیق بود بهم آرامش میداد . می بوسیدمش و دوباره تا دلم گرم می رفت باز با وحشت ناشی از کابوس از خواب می پریدم و باز آرامش چهره ی یاس ... و تکرار و تکرار ... طوری که صبح وقتی بیدار شدم تمام وجودم کسل و خسته بود .
+ خدایا شکرت ...
- شنبه ۹۳/۱۱/۰۴