و باز هم سرعت فاجعه آفرید + بعدا نوشت آوا ...
* از روز اولی که اومدیم کرج دختر خاله ی آقا محمد به اتفاق همسرش و دو تا پسراش از اصفهان اومدن اینجا ( یعنی منزل خاله ش ) ! امشب یهویی خبر رسید که برادرشوهرش به همراه همسرش و تک فرزند دخترشون که تنها یه سال و یک ماهه ش بوده تو راه قشم به اصفهان ( قبل از شیراز ) تصادف کردن و بچه در دم تموم کرد :( ! از حال مادر و پدر خبر درست و حسابی نداریم! طی تماسهایی که داشتن جوابها طوری بوده که انگار میخواستن چیزیُ از پسرشون پنهون نگه دارن. شنیدن این خبر تو این خونه مثل شوک بود برای همه ... از همه بیشتر برای برادرش که فقط یه بند مینالید که داداشم بد رانندگی میکنه و سرعت بالاش باعث مرگ دختر کوچولوش شد ... حالا این همه حسرت خوردن هیچ فایده ای نداره . با اشک و آه و ناله و فغان پرنیان عزیز به زندگی برنمیگرده . فرشته کوچولوی قصه ی تلخ ما برگشت به همونجاییکه بهش تعلق داشت ... خدا به دل خونواده ش صبر بده ...
** حـ رفهای مشکوکی در مورد برادرش هم شنیده میشه . امیدواریم که حدسمون در این مورد اشتباه باشه و زوج جوون هر چند که فرزند عزیزشونُ از دست دادن ولی حداقل خودشون از این حادثه جون سالم به در ببرن . حالا قراره فردا صبح اینا برگردن اصفهان و آقا محمد و پدر و مادرش هم همراهیشون میکنن ... از خدا میخوام فردا بیام و پشت بند این مطلب اضافه کنم که حرفایی که در مورد فوت برادره زده شده شایعه ای بیش نبوده ...
بعدا نوشت آوا :
7 فروردین 1393 ( 23:20 )
شکر خدا شوهر دخترخاله امروز موفق شد تلفنی با داداشش صحبت کنه و خیالمون راحت شد از اینکه حداقل میدونیم برادرش زنده ست . و به گفته ی اطرافیان حالش هم بدک نیست . امیدوارم که این اتفاق ، آخرین اتفاق تلخ زندگیشون باشه ... !
این اتفاق سبب شد که محمد به همراه پدر و مادرش هم یه سفر ناگهانی به اصفهان هم داشته باشن . شاید فردا برگردن .
- چهارشنبه ۹۳/۰۱/۰۶