می سوزه شقایق از داغ ...
تا حالا آهنگهای سیمین غانم رو گوش نداده بودم . دیشب برای اولین بار ترانه ی " گل گلدون"شو دانلود کردم و چند باری گوش دادم ...
قشنگ میخونه و یه حس قشنگی داره که آدمو همچین بگی نگی می بره به رویا ! دقیقا مثل حس همین عکس ...
+ تو که دست تکون میدی
به ستاره جون میدی
میشکفه گل از گل باغ ...
صبحی مهسا باهام تماس گرفت و گفت رفته بابل و اینکه کد پستیمو بهش بدم تا خودش کارای تسویه حسابمو انجام بده . اولش شک داشتم بدون حضور خودم بشه کاری از پیش بود ولی حدودای ۱۲:۳۰ باهاش تماس گرفتم و گفتم که چیکار کرد . گفت نامه رو گرفتم و دارم میرم ساری . بهش سپردم که اونجا هم با مسئول ثبت نام نیروی انسانی صحبت کنه ببینه اگه نیاز هست بیام . مجدد باهاش تماس گرفتم و دیدم میگه کارتو انجام دادم و لازم نیست دیگه تو بری بابل و ساری ...
وای خدا ! تموم شد . هنوز غصه م گرفته بود که کی میخواد باز این راه خسته کننده رو برای یه سری ورق بازی های مسخره بره . دوست خوب به این میگن دیگه ! حالا قراره یه روز باهاش تماس بگیرم و هماهنگ کنم تا برم برگه هامو ازش بگیرم . ظاهرا ۲۰ روز تا یه ماه دیگه باهام تماس میگیرن برای شروع به کار ... استرسسسسسسسس دارم ! قضیه داره واقعا جدی میشه . یه جورایی از مسئولیت سنگین کارم دارم میترسم ! ولی من می تونم ... خیلی وقتها ثابت کردم که می تونم اینم یکی از همون خیلی وفتها
یاد دکتر نخعی افتادم که چند وقت قبل واسه گوش دردم پیشش رفته بودم . میگفتم گوشم درد داره و خوب نمیشه . میگفت تو رو که میبینم یاده اون یارو تو کارتون سفرهای گالیور میفتم . همونیکه همیشه ناامید میگفت " من می دووووونم " همچین بامزه ادای اون شخصیت کارتونی رو در آورده بود که به زور تونسته بودم جلوی خندمو بگیرم
امروز رفتم مدارک تحصیلیمو مرتب کنم که کارنامه هامو دیدم ... وای چه نمراتی !!
- دوشنبه ۹۰/۰۵/۰۳