مجلس عروسی در جوار منزلمون :)
به محمد گفتم یه سری هم به خونه ی حباب اینا بزنیم شاید کاری داشته باشن . وقتی رسیدیم دومادشون داشت با ماشین ور می رفت و بقیه هم سر بالکن نشسته بودن . خواهرش هم به اتفاق مادرشوهرش اونجا بودن . چند دقیقه ای اونجا نشستیم و بعد خداحافظی کردیم و راهیه خونه شدیم . بین راه محمد گفت یه سر خونه ی خاله جونت نمیری ؟ گفتم اگه دوست داری بریم ! اونجا که رفتیم جای همتون سبز عصرونه آماده کردن و خوردیم و همون بهونه شد که برای شام هم نگهمون دارن ... آخره شب هم رفتیم خونه ی مامان اینا یاس رو بیاریم خونه . وقتی اومدیم داخل کوچمون دیدم کلی ماشین تو کوچه پارکه ! الان هم که دارم تایپ میکنم درست در فاصله ی چهار متری مون میز عروس و دوماده و ملت دارن خودشون رو میکشن واسه رقصیدن ! چقدر عزا و عروسی به هم نزدیکن ...
صدای بوم بوم ارگ انگاری به قلبم ضربه میزنه و یه جورایی داره اذیتم میکنه
+ امیدوارم تموم جوونها خوشبخت شن !
+ دیروز تو بیمارستان یه تازه دوماد تصادف کرده بود که دلمون رو خون کرد ! خونریزی داخلی داشت و خونوادش واقعا در تلاش بودن به هر شکلی شده اونو اعزام کنن به تهران یا رشت ! ولی ظاهرا دکتر بهشون گفت دیر میشه و همینجا جراحیش کردن . شکر خداااااااا حالش خوب شد
+ پسر ۵ ساله ای که آشنای دور خودمون بود و تو تصادف ضربه ی مغزی شده بود از دیروز مرگ مغزی شده ! خدا به مادرش صبر بده
+ پیر مردی که از درخت سقوط کرده بود بدترین چهره ی یک مُرده بود که تا به امروز دیده بودم
+ یکی از مربی های دانشگاه آزاد به دلیل آلرژی غذایی امروز اورژانس بستری شد ... به محض ورود از مربیمون خواست که ما دانشجوها ( یعنی من و دوستم آنه ) کارهای رگ گیریشو انجام ندیم . منم بهم شدیدا بر خورد دوست ندارم بگم خوشحال شدم ! چون واقعا دوست ندارم بیماری واسه ناشی بازی خودم یا هر کس دیگه ای اذیت شه ولی امروز خیلی ناراحت شدم از برخورد یه مربی که خودش داره به دانشجوها آموزش میده . انتظار نداشتم اون بگه دانشجو این کارو انجام نده . خدا هم زد پس سرش و پرستار هم خودشو و هم بیمار رو کشت تا تونست ازش رگ و نمونه خون بگیره ! یعنی الان من خوشحالم ؟
یادمه یکی از اساتید ما وقتی داشت طریقه ی تزریق زیر جلدی رو بهمون یاد میداد خودش نشست و گفت بچه ها عملا رو دستش انجام بدن . این کجا و آن کجا ؟!
+ یه راهنمایی ! اگه خدای نکرده روزی گیرتون به بیمارستان بود از دانشجوها فراری نباشین ! چون اونها برای نمره هم که شده به نحو احسنت کارشون رو انجام میدن . تجربه ثابت کرده که بخیه زدن دانشجوها خیلی بهتر از پرسنله و واقعا استریل کار میکنن . این از این ! دیگه خود دانی
+ عروسی هم چنان در جریان است و دارن عروس دوماد رو پر میدن
- جمعه ۹۰/۰۳/۰۶