جبران می کنیم !!!
يكشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۳:۰۷ ب.ظ
خلاصه امروز بعد از شش روز رفتم بخش ! از همون بدو ورود تسلیت ها شروع شد و تا اخرین دقایق هم ادامه داشت ! ممنون از محبت تموم دوستان و پرسنل بخش ، از خدمه گرفته تا سرپرستار مهربونش ...
بعد از تموم شدن ساعت کاریمون رفتم پیش خانوم فت... تا در مورد غیبت هام باهاش حرف بزنم و به نحوی راضیش کنم در ادامه ی دوره ی دیالیزمون برای جبرانی ها بیام ولی هر چی من خواهش کردم اون به هیچ صراطی مستقیم نشد که نشد و یه لنگه پا موند که حتما باید بعد از اورژانس بیای برای جبرانی . هر چی دلیل منطقی و غیر منطقی اوردم راه به جایی نداد ! یاس رو بهونه کردم ! تموم شدن دوره ی کاورزیمون تو اون شهر رو بهونه کردم ! فرار بودنه کار با دستگاه دیالیز رو مطرح کردم ... دیگه هر چی دلیل و برهان می شد آورد آوردم و آخرش با کلی منت بهم گفت چون دانشجوی منضبط ما هستی و هیچ وقت غیبت موجه و غیر موجهی نداشتی می تونم کاری کنم که زمانش رو از تیرماه بکشم به خرداد ماه ! تازه برای همینش هم زیر سئوال میرم و باید جوابگو باشم ...
به هر حال ! در نهایت به این نتیجه رسیدم که این همه آیه و قسم و خواهش و تمنا الکی بوده و اشتباه ! و باید خودم رو سنگین نگه می داشتم تا به وقتش برم برای جبرانی ها ! فقط خدا خدا میکنم آتویی دستم ندن و کسی رو نبینم که این بین بره جبرانی ...
+ نسبت به آلارم دستگاه دیالیز شدیدا حساس شدم و دقیقا نقش ملودی برگشت اس ام اس با گوشی سونی اریکسون رو برام بازی میکنه ! به طوری که دلم میخواد محکم سرمو بکوبم به همه جاش ...
بعد از تموم شدن ساعت کاریمون رفتم پیش خانوم فت... تا در مورد غیبت هام باهاش حرف بزنم و به نحوی راضیش کنم در ادامه ی دوره ی دیالیزمون برای جبرانی ها بیام ولی هر چی من خواهش کردم اون به هیچ صراطی مستقیم نشد که نشد و یه لنگه پا موند که حتما باید بعد از اورژانس بیای برای جبرانی . هر چی دلیل منطقی و غیر منطقی اوردم راه به جایی نداد ! یاس رو بهونه کردم ! تموم شدن دوره ی کاورزیمون تو اون شهر رو بهونه کردم ! فرار بودنه کار با دستگاه دیالیز رو مطرح کردم ... دیگه هر چی دلیل و برهان می شد آورد آوردم و آخرش با کلی منت بهم گفت چون دانشجوی منضبط ما هستی و هیچ وقت غیبت موجه و غیر موجهی نداشتی می تونم کاری کنم که زمانش رو از تیرماه بکشم به خرداد ماه ! تازه برای همینش هم زیر سئوال میرم و باید جوابگو باشم ...
به هر حال ! در نهایت به این نتیجه رسیدم که این همه آیه و قسم و خواهش و تمنا الکی بوده و اشتباه ! و باید خودم رو سنگین نگه می داشتم تا به وقتش برم برای جبرانی ها ! فقط خدا خدا میکنم آتویی دستم ندن و کسی رو نبینم که این بین بره جبرانی ...
+ نسبت به آلارم دستگاه دیالیز شدیدا حساس شدم و دقیقا نقش ملودی برگشت اس ام اس با گوشی سونی اریکسون رو برام بازی میکنه ! به طوری که دلم میخواد محکم سرمو بکوبم به همه جاش ...
- يكشنبه ۹۰/۰۲/۱۸