MeLoDiC

مَردی که مَرد بود ! :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

مَردی که مَرد بود !

جمعه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۱۲:۳۷ ب.ظ


پرواز را بخاطر بسپار  

                         پرنده مردنی ست ....


این روزها با تموم سختی هاش داره میگذره و این قانون گذره زمانه !!!

بحران بدی رو میگذرونیم ! امیدوارم بتونیم باهاش کنار بیایم و به روال عادی زندگی برگردیم .

دل و دماغ بیمارستان رفتن رو ندارم !

اصلا دوست ندارم یه بار دیگه پام به بخش سی سی یو یا ای سی یو باز شه !

اصلا دوست ندارم یه بار دیگه دستگاه های ونتیلاتور رو ببینم .

این روزها دلمون شدید زود رنج شده و با هر حرفی اشکمون راه میفته !

تنها چیزی که آروممون میکنه یاداوری خاطرات خوش گذشته با دایجونه !

خاطراتی که تو خوب بودنشون هیچگونه شک و شبهه ای وجود نداره !

گوشزد خوبی های دایجون توسط غریبه ترین افراد محل !

حضور افرادیکه نمیدونیم کی بودن ولی از تهه دل ناله میزدن و اشک میریختن !

خدایا بزرگی و کرمت رو شکر !

واقعا افتخار میکنم مردی که این روزها همه از خوبیش یاد میکنن دایجونه من بوده !

کسی که بزرگ و کوچیک ، غریبه و آشنا ، زن و مرد از فراقش سوختن و نالیدن !

کسی که ذره ذره ی خاک مسجد به خدمتگزار بودنش به ائمه شهادت میدن !

تا بود همه دوسش داشتن و وقتی هم که رفت ازش به نیکی یاد شد !

این برای من که خواهرزاده ش هستم یه افتخاره !

میدونم نبودش رو هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه برای خونواده ش و حتی ما که اقوامش هستیم پر کنه !

جاش همیشه و همیشه خالیه ولی یادش هم چنان پابرجا ... 

+ با تاخیر فراوان روز معلم رو به معلمین عزیز تبریک میگم ، همینطور به همسر خودم ! 

+ دایجون بزرگم (پدره یسنا) هم معلم بود !

این روزها کادوی خوبی از این دنیا دریافت کرده ... مبارکش باشه !

روح هر دوشون شاد باشه انشالله ... 

دیروز مراسم سوم دایجون با حضور خیل عظیمی از جمعیت به شکل پرشکوهی برگزار شد !

خدایا همه میگفتن ازش راضی هستن تو هم راضی باش !!!

+ ایام عزاداری دخت پیامبر (ص) رو به تموم دوستداران اهل بیت (ع) تسلیت میگم .



  • جمعه ۹۰/۰۲/۱۶
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">