بازم دیر شد :دی
یادمه ۴یا ۵ ساله بودم که برنامه کودک " باز مدرسم دیر شد ! اکبر عبدی " رو نشون میدادن ! همیشه برای من این سئوال بود که این بچه کی میشه که به موقع برسه به مدرسه !
اونموقع ها تیراژ برنامه کودک یه بچه کوچولو بود که دستاش رو پشت کمرش قلاب کرده بود و در حالیکه فکر میکرد به چپ و راست صفحه تلویزون طی طریق میکرد ! آهنگش هم این بود . بق بق بق بق بق ....!!! بعد یهویی یه کبوتر میومد و اگه اشتباه نکنم از گوشه ی چپ و پایین صفحه تلویزیون لبه ی پرده رو به منقار میگرفت و پرده رو باز میکرد که روش نوشته بود " برنامه ی کودک " ! وای که واسه دیدن همون برنامه ها چقدرررررر ذوق داشتیم . یادش بخیر ! مسافر کوچولو ... (رفتیم تو فاز قدیما ! یکی بیاد مارو از این فاز در بیاره )
حالا که چی ؟؟؟
+ امروز صبح ساعت ۶:۵۰ دقیقه با صدای همسری از خواب بیدار شدم . آوا ساعت میدونی چنده ؟؟؟
یهویی از خواب پریدم . انگار نه انگار تا اون ساعت خواب بودم ... وای دیررررررررررم شد . تندی رفتم آماده شم و هنوز لباس نپوشیده زنگ زدم آژانس و خدا خدا میکردم اول صبحی ماشین داشته باشن که خدارو شکر داشتن . طی این چهار سال که این مسیر رو میرم و میام اولین بار بود که مجبور شدم با آژانس برم !
دیگه پول خرج کردمو امروز با آژانس رفتم تا بیمارستان !!! به هر شکلی بود خودمو سر وقت رسوندم تو بخش و خدارو شکر دیر هم نشد . ولی میخواستم صبح حدودای ۵ بیدار شم که برم کتابخونه و مطلب کنفرانس رو یه بار دیگه مرور کنم که نشد .
ساعت ۱۱:۳۰ هم رفتیم سالن کنفرانس و مطلب به خوبی ارائه داده شد و شکر خدا بد هم نبود . ولی از اونجا که ساعت رست نرفتم صبحونه بخورم شدیدا قند خونم افت کرده بود و همش لرز داشتم . هوا هم که حسابی سرررررررد ! زمستان دیر یاده ما کرد ولی این یه ماه آخر دیگه حسابی ترکونده با این همه سرما و بارندگی ... خدایا شکرت !!!
+ درب ورودی حیاط رو هم آوردن و چارچوبش رو وصل کردن ! یعنی میشه امسال کفشهامون تو ایام عید مورد سو استفاده ی سارقین محترم قرار نگیره ؟؟؟ ایکاش این همه هزینه که صرف شد حداقل برای عید جواب بده
+ امشب برای شام منزل مادرشوهر آینده (مامانی خودم ) دعوتیم و هنوز هم مشخص نیست کیا قراره برن ! ولی احتمال اینکه من مظلوم این رقابت باشم خیلی زیاده و به قول دوماد کوچیکمون که به پر خواب معروفه احتمالا من و آبجی کوچیکه باید بمونیم خونه و تخمه بشکونیم تا بقیه برن و برگردن
+ درد معده داره یواش یواش سر به سرم میذاره ! خدایا رحم کن !
+ فردا پست تست بخش آنکولوژی دارم ! خدایااااااااا دیگه روم نمیشه بگم ، خودت رحم کن !
- چهارشنبه ۸۹/۱۲/۱۱