شبی به بلندی یلدا ...
این ایام به پیج های مختلف که سر میزنم می بینم اکثرا در وصف شب یلدا چیزی نوشتن ! خود منم در هر شرایطی حداقل فال حافظمُ ثبت میکردم ولی امسال حتی نشد فال بگیرم :(
هر بار هم خواستم بیامُ در موردش بنویسم دیدم چیزی برای گفتن و نوشتن ندارم . شب یلدای من در کنار همکاران بخش و بیمارانمون گذشت . قرار بود که هر کسی چیزی با خودش ببره تا شبمونُ خاص کنیم و من درست وقتی به دم ِ آجیل فروشی ِ نزدیک محل کار رسیدم تصمیم عوض شد و مبلغی که در نظر داشتم آجیل بخرمُ آنلاین واریز کردم به حساب بچه های آسمان ! و در جواب ِ همکاران که گفتن " آوا تو چی آوردی بده بیاد ؟ " گفتم چیزی جز شرمندگی نیاوردم و با اجازه تون به نیت همگی سهم خودمُ بخشیدمُ رفت . انشالله خدا از همه مون قبول کنه .
ولی اون شب بدترین شب این روزها و شبهام شد . مریضی بدجوری منُ از پا انداخت و هنوزم رو به راه نشدم .
این ترانه واقعا زیباست ! حس خوبی بهم میده [لینک دانلود]
- پنجشنبه ۹۵/۱۰/۰۲