MeLoDiC

توریست ... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

توریست ...

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۷ ق.ظ

* مرد با قدی بلند و چهره ای گندمی ... با موهای به غایت بوووور ... با گونه های برجسته و استخوانی ... شلوار چین و کتانی آل استار ... با پیراهنی چهارخانه  که رنگ قرمز و آبی آن غالب بود ... کلاه را روی شانه هایش رها کرده بود و عینک آفتابی روی سرش ... با نگاهی خاص به دختر نگاه میکرد ... با یک لبخند از جنس " ما میگوییم نگاه و لبخند شرقی " 

دختر با هیکلی تراشیده ... پیراهن مردانه ی چهار خانه ی رنگی رنگی گشاد ... پایین پیراهن را به زیر دامن بلند و گشادش فرستاده بود و دامنش تا روی زمین ... و تنها جلوی کتانی اش کمی خودنمایی میکرد . یک شال نازک را به گونه ای روی موهایش رها کرده بود که موههای زرد و نارنجی اش به شدت خودنمایی میکرد . عینک او هم روی موهایش ... گونه های برجسته و پوستی پر از لک و پیس ... به همراه یک لبخند از جنس " ما میگوییم لبخند شرقی " 

با حالتی که خودم به خوبی می دانم هدف تمسخر تیپ ( صرفا پوشش ) دخترک بود به همراهم اشاره کردم که " فلانی تیپ اونُ " ... همزمان با همسو شدن چشمانمان به سمت دخترک نگاهمان برای لحظه ای در هم گره خورد . دخترک لبخندش را به سمت ما روانه کرد و در حالیکه که لیوان نوشیدنی اش را با مهربانی به سمت ما گرفته بود به سختی گفت " بفرمایید ..." و من هنوز شرمنده ام بابت اینکه لبخند من برای چه بوده و لبخند او ... " ما میگوییم از نوع لبخند شرقی " 

+ در باب سفر به اصفهان و حضور در میدان نقش جهان ... !

پ . ن : گاهی فکر میکنم ما شرقی ها در مسائل عاطفی خیلی خیلی خودمون رو سطح ِ بالا فرض میکنیم . میگیم عشق فقط عشق شرقی! دوست داشتن و مهر و محبت فقط خاص ِ ما...

این اتفاق یه تو دهنی بود برای شخص ِ من ... 

  • سه شنبه ۹۵/۰۹/۳۰
  • ** آوا **

نظرات  (۲)

  • ستاره عبدالمیری
  • سلام اوا جون 
    جالبه بعضی وقتها که با حوریا میرم بیرون و در مورد کسی نظر میدم حوریا با سن کمش میگه مامان تو که از دل اون خبر نداری قضاوتش نکن 
    پاسخ ** آوا ** :
    سلام عزیزم 
    بچه ها گاهی خیلی می فهمن . امیدوارم که این گاهی ها به همیشه تبدیل شه ! خدا برات حفظش کنه 
    زاویه ی دیدت خیلی جذاب بود :)

    پاسخ ** آوا ** :
    ایکاش زاویه ی شعورمون هم جذاب بود ! ممنون از حضورتون . 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">