متولد اول جوزا :-)
از همه ی دوستانی که بیادم بودن و تولدم رو تبریک گفتن کمال تشکر رو دارم. مخصوصا کتایون مهربونم که همیشه و در همه حال کنارم بوده :-*****
خب من هیچ وقت تولد به معنای جشن و سرور نداشتم. امسال دومین سالی بود که در روز تولدم از همسر و فرزندم دور بودم ولی خونواده ی همسر تمام تلاششون رو کردن تا این تنهایی کمتر حس شه . البته اونا سعی زیادی داشتن ولی خب شدنی نبود. دست همگیشون درد نکنه. انشالله خدا به همه شون سلامتی عنایت کنه. یه اتفاق جالب دیگه ، تولد دوماد جدید خونواده آقا حمید (همسر عمه کوچیکه ی یاس ) بود که اونم سی و یکم اردیبهشت بود و از طرفی جشن نیمه ی شعبان و همه و همه باعث شد شب خوشی رو رقم بزنیم. جای همه ی دوستان خالی ...
با توجه به اینکه یه جشن تولد دو نفر بوده برای همین تعداد شمعها بی هیچ دلیلی ۲۴ بوده :-)))) هدف فقط فوت کردن شمع بود ، که اونم توسط مهدی و مسیح و پارسا انجام شد :))))
و بازم با توجه به اینکه مورد منکراتی پیش نیاد از عمه حمیده خواستیم که در نقش محرم دو جانبه ، دستش رو حد فاصل دست ما دو نفر قرار بده و این چنین شد که کیک با یک کارد و سه دست بریده شد :))))
از آقا یزدان و همینطور روشنای دوست داشتنیم هم بابت ِ اینکه پیج ِ شخصیشون رو دریچه ای به جهت تبریک تولدم قرار دادن صمیمانه ممنونم . خلاصه که از همه ی عزیزان سپاسگزارم . دست همگی درد نکنه .
- يكشنبه ۹۵/۰۳/۰۲