MeLoDiC

این چند روز چی شد :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

این چند روز چی شد

شنبه, ۸ آبان ۱۳۸۹، ۰۹:۴۶ ب.ظ


لیست می کنم و میرم ...

+ فردا کنفرانس دارم و چیزی بلد نیستم

+ امروز جلسه ی سوم هوم ویزیت بود و به نظر روشنک و کیمیا و البته من عالی بود

+ امروز راننده سرویس مارو به بستنی قیفی دعوت کرد !!! البته کاملا سوپرایز بود و واجب  

+پریروز گوشیم لهیده شد و امروز درست شد ... یه ۲۲ تومنی رو گلوش گیر کرده بود 

+ فردا میرم خوابگاه و قرار بر اینه که کتابچه رو درست کنیم اگه خداوند تبارک و تعالی مرحمت کنن

+امشب به شدت عصبی هستم (درسمو آماده نکردم و هاپو شدم )

+ پریشب خونه ی حباب بودیم و دیروز ناهار هم خونه ی یسنا

+ دیشب یسنا و مامانش شام خونمون بودن و امروز مامانش(زن داییم) رفت چک اپ شه

+ عصر بیرون بودم و کلی اینورو اونو گشتم و اصلا به رو خودم نیاوردم که درس نخوندم

+ واسه فرشته یه بالشتک ویولون گرفتم و مهم تر از همه اینکه تونستم واسش ۱۰۰۰ تومن تخفیف بگیرم 

+ظاهرا خواهر زاده کوچیکه کمی سرما خورده 

همینا دیگه !!! چیز دیگه ای به ذهنم نمیرسه 


  • شنبه ۸۹/۰۸/۰۸
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">