MeLoDiC

اولین پست 97 :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

اولین پست 97

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۳۳ ب.ظ

سلام به همه ی دوستان عزیز . 

در اولین روز از اردیبهشت آدم باید خیلی روش زیاد باشه که بخواد بگه " دوستان سال نوتون مبارک " ! ولی خب من پر رو تر از این حرفام . فلذا !!! سال نو مبارک . با اروزی بهترین ها برای شما دوستان عزیز ... :))) 

انقدر که نیومدم و نیومدم و نیومدم ، حالا که اومدم روم نمیشه از چی بگم و بنویسم...

از سفرمون به شمال ، از شیفتهای سنگین ، از دلتنگیام ، از حسهای خوشی که این ایام درگیرشم ... 

از شکستن طلسم شرکت نکردن تو جمع های دوستان و همکاران !!! 

* خـلاصه اینکه بعد از سی و اندی سال زندگی بر روی کره ی خاکی و چندین سال سابقه ی کاری و پرستاری دو روز قبل طلسم شکست و برای اولین بار در مهمونی یکی از همکارا شرکت کردم و بی نهایت هم خوش گذشت و بنده بعد این همه سال اساسی طلسم رو پوکوندم :))) 

واقعا خوش گذشت ! هنوز شیرینی ِ خوشی مهمونی منزل همکار زیر دندونمون هست که دوباره برنامه ی دور همی ِ دیگه ای واسه چهارشنبه ریخته شد . البته این بار قرار نیست خونه ی کسی بریم ! قرارمون یک باغ سنتی هست ... 

** از مسئول شیفتی همین اندازه بگم که خیلی زود تونستم امورات بخش رو به دست بگیرم و تا حد زیادی ، هم خودم راضی هستم و هم سایر همکاران ... یه جورایی همه از روال کارم غافلگیر شدن و خودشون اقرار میکنن که میدونستن تواناییش رو دارم ولی نه دیگه تا این حد :) 

*** خـیلی وقته که دیگه تمایلی ندارم زیاد از روزمرگیهام بنویسم. نمی دونم از دوستان قدیمی که تو بلاگفا همراهم بودن باز هم کسی اینجا دنبالم میکنه یا نه . متاسفانه یا خوشبختانه باید بگم خواهر کوچیکم تصمیم نهایی خودش رو گرفت و بعد از این همه سال تحمل عذاب و رنج زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفت . امروز قرار امضای نهایی رو داشتن که به دلایلی رفت واسه آخر هفته . یه جور حس تناقض عجیبی داریم این روزها . نمی دونیم بابت رهاییش خوشحال باشیم یا برای فروپاشی زندگی زناشوییش ناراحت . فقط تنها چیزی که همه مون رو ناراحت و نگران میکنه عاقبت تنها پسرش هست و بس . گاهی وقتها یه سری آدمها انقدر بی شعور میشن که انگار زمانیکه فهم و شعور تقسیم میشده اینا حتی به تهه صف هم نرسیدن . شوهر خواهرم یکی از اون پس مونده های جا مونده از صف تقسیم فهم و شعور بوده . چه از نوع ذاتیش و چه از نوع اکتسابیش . 

به امید عاقبت به خیری خواهر کوچولوم و پسرش ... 

 

  • شنبه ۹۷/۰۲/۰۱
  • ** آوا **

نظرات  (۵)

وااای چقدر ناراحت شدم آوا 

پاسخ ** آوا ** :
ناراحتی نداره باران جان دیگه یه سری کارشون همینه 
سلام آوا جونی من هچنان همراتم تا تهش هم هستم سال نوت مبارک در مورد خواهرت متاسفم اما شاید خیرش در این باشه آیه قرآن میه چه بسا چیزهایی که شما شر می پندارید و برای شما خیر هستن ان شاءاله فتح بابی بشه و خدا درهای رحمتش به روش باز کنه
پاسخ ** آوا ** :
سلام عزیزم . سپردیم به خدا . به دعای دوستان
سلووم به بانو آوا.

آغا تبریک قبوله...

حالا حتما نباید تبریک سال نو باشه میتونه تبریک فصل بهار باشه.

البته بهار هم بهارای قدیم هیچوقت با زمستون یکی نمیشد.!!


امیدوارم تصمیم درستی بوده و باشه.

در پناه حق
پاسخ ** آوا ** :
سلام داداش گلم. خوبم . بر شمام مبارک باشه . بلی بلی قبوله . کلا تمامی روزهای قشنگ خدا مبارک باشه . 
جدا شدن ها گاهی اوقات خیلی خوبن خیییلی
پاسخ ** آوا ** :
اوهوم موافقم. یه سری از رابطه ها هیچ جوره راه به جایی نداره و بهترین راه اینه مسیرها از هم جدا شن
سلام. 
مال شمام جدید باشه. :)
از قدیم گفتن دیر رسیدن بهتر از هرگز رسیدنه. فلذا حتی اگه اسفندهم کسی سال نو رو تبریک بگه اشکالی نداره. چون بالاخره رسیده. و خب ممکن بود نرسه.
پاسخ ** آوا ** :
سلام آقاگل . خوبین ؟ خلاصه یاد گرفتم بگم آقاگل نه آقا   گل :)))) 
امیدوارم که سال خوبی رو شروع کرده باشین . بلی بلی دیر رسیدن بهتر از زود رسیدنه ! ببخشید هرگز نرسیدنه . به این دقت نکرده بودم . 
فونت پست صرفا جهت دیدگان همیشه همراه شما کمی درشت تر شده بود :) مرسی از همراهی همیشگیتون برادر . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">