MeLoDiC

سیسمونی نی نی گولو:) :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

سیسمونی نی نی گولو:)

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۱۵ ب.ظ

* دیشب مامان حاجی ازم خواست تا برنامه م رو طوری تنظیم کنم که صبح وقتی بزاریم با هم بریم برای خرید باقی سیسمونی نی نی ِ عمه حمیده ( خواهرشوهر) ! همچین برنامه برنامه می کنم هر کی ندونه فکر میکنه لابد چقدر کارام فشرده ست . نه جانم ! کافی بود کمی از خوابم بزنم تا تایم مورد نظر فراهم شه . 

خلاصه وارد سیسمونی فروشی که شدیم ستاره و قلب بود که از چشم و روحمون فوَران میکرد . مامان حاجی هی ازم نظر میخواست . مثلا میگفت این لباس قرمز که ستاره ستاره داره ؟! یا اون یکی که رنگین کمونیه و روش عکس کیتی داره ؟ منم با ذوق میگفتم اون رنگین کمونیه . اونا جدیدن و قشنگترن . دوباره یه نگاه به این مینداخت ، یه نگاه به اون یکی و در نهایت میگفت همین قرمزه ستاره داره رو بذارین . خب این چه طرز نظر خواهیه ؟؟؟ خنده م گرفته بود . من ریز ریز میخندیدم و فروشنده هم خنده ش گرفته بود . خلاصه یه اختلاف سلیقه ای باید بینمون باشه دیگه ! نه ؟؟؟ ولی کلا خیلی خوب بود . بیشتر خریدها انجام شد حالا مونده کم و کسری ها که قرار شد وقتی رفتن اصفهان با پدر و مادرِ نی نی هم فکری کنن ، ببینن دیگه قراره چه چیزایی خریداری شه که بخرن . راستی نگفتم . نی نی مون دختره :)))))) 

** خـیلی حس خوبی دارم از اینکه اینجا رو دارم ! بیان جان متشکرم :))) فقط بیا و یه لطفی کن واسه کامنت گذاری هم این زردک هارو فعال کن تا دوستان بلاگفایی گله نکنن که اینجا شکلک نداره و حس و حالمون در نطفه خفه میشه و امکان انتقالش نیست . 

  • چهارشنبه ۹۶/۰۲/۱۳
  • ** آوا **

نظرات  (۷)

خسته نباشی واقعا خوب مامان حاجی دیدن از خوابت زدی گفتن نکنه همچنان تو عالم خوابی حواستون جمع نیست
پاسخ ** آوا ** :
نه اتفاقا خیلی سرحال بودم . هنوزم بر این عقیده م که اون رنگین کمونی که کیتی داشت تازه پاپیون کیتی برجسته بود و روکار خیلی قشنگتر از اینی بود که قرمزه و ستاره ستاره داره . تازه خرس هم داره ! بچه مون دخمله هاااااااااااااااا . خرس رو چه به دخمل !!!!
دقیقا بنده هم یه اخلاقی توس مایه های مادر حاجی دارم :)) 
از همه نظر میپرسم بعد آخر همونی که خودم انتخاب کردمو میخرم، پیر شدیم دیگه اختلاف نظر هست :))
مبارکش باشه به دل خوش :)
الهی بسلامتی به دنیا بیاد 
+وبلاگ نویسی یعنی آرامش روح :)

پاسخ ** آوا ** :
خب این خیلی بده که کسی رو با خودت ببری بگی بیا انتخاب برام سخته بعد نظرش رو هم بخوای اخرش بدون هیچ تفکری انتخاب خودت رو اوکی کنی . البته من حس بدی بهم القا نشد فقط هر هر خندیدم :)))))))))) 
تازه خودشم اومده خونه به دخترش زنگیده گفت بنده خدا زنداداش هی میگفت اونا قشنگه من میگفتم نه اینا . اگه بدم شده سلیقه ی منه . نه زن داداشت :)))) تازه دخترشم میگفت خدا بخیر بگذرونه :))))))))))))))))) 
الهی آمین :) 
+ دقیقا ! حیفه که بازارش کساد شه . 
مادر یه نوجوون 
چه جالب 
خوب جالبترش اینه که مامان دوست خواهر من فقط چهار سال از من بزرگتره :/ 

پاسخ ** آوا ** :
چی بگم والا :)))))))))))) 
چه شاد :)
پاسخ ** آوا ** :
:) 
عالی
پاسخ ** آوا ** :
ممنونم
هههههه
وااای هههههه (برای اشتباه تایپی)
خوب پس مامان حاجی میشه مادرشوهرتون 
شوهرتون حاجی هستن؟
چه جالبه که من فکر کردم یه دختر جوانتر از من هستید 
یهو دیدم کن فیکون شد :)
پاسخ ** آوا ** :
ههههه 
بله مامان حاجی مادره همسرم هستن. همسرم حاجی نیست ولی چون پدره همسر، حاجی بوده و یاس (دخترم) از بچگی بابا حاجی و مامان حاجی خطابشون میکرده من اینجا به این اسم در موردشون مینویسم . خجخجخجخج دختره جوون رو خوب اومدی. نه عزیزم‌. من مامانه یه دختره نوجوونم . 
جدی براب دختر عمه تان دارید سیسمونی می چینید؟ 
چه جالب:) 
خیلی ذوق داره برای بچه لباس خریدن 
ان شاءالله عمه حمیده تون به سلامتی و راحتی فارغ بشن :)
ان شاءالله یه بچه سالم و صالح :)
آمین 
پاسخ ** آوا ** :
عمه حمیده در واقع عمه ی دخترمه ! میشه خواهرشوهره بنده . 
همینمون مونده بریم برای دخترعمه مون سیسمونی بگیریم . والا به خدا :))))))))))))) 
الهی آمیــــــــــــــــــــــــــــــــــن 
* ممنون بابت تذکر به جاتون . جالبش اینه من تو دومین باری که تایپ کردم هم اشتباه نوشته بودم ، یهویی چشمم خورد و اونو تصحیح کردم ولی حواسم به این یکی نبود . هر دوشو هم به یک شکل غلط تایپ کرده بودم :)))))))))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">