MeLoDiC

Bio'l :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

Bio'l

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۱۱ ب.ظ

گاهی حتی استنشاق یک بوی خوش ، ذهن آدم رو پرت میکنه به سالهای دور و خاطره ای که در پستوی ذهن ، سالیان سال از چشم همه دور نگه داشتی تا کسی رو در خوشی اون خاطره شریک نکنی ... کی باور میکنه آوا با عطر ماسک موی Bio'l بی تاب و سرگشته میشه؟؟؟ 

این روزها از سر دلتنگی بدجوری مشغول خاطره بازی ام...

* یه سری شرایط رو هر چه تلاش کنی نمیشه تغییر داد .این چند وقت ، نه یک نفر ، نه دو نفر .... بلکه چندین نفر باعث شدن تا بعده چندین سال حضور در دنیای مجازی پی به اشتباه خودم ببرم. اشتباه اولم وارد کردن افراد واقعی زندگیم به صفحه ی مجازیم بود و اشتباه دومم باور به این موضوع که دوستی های " مجازی" رو میشه به حد و شکل "حقیقی" درآورد ... چند نفری از دوستان رو به هیچ عنوان نمیتونم نادیده بگیرم . دقیقا خودشون میدونن کیا هستن . همونهاییکه دو طرفه به پای هم احساس خرج کردیم. ولی حالا من در نقطه ای ایستادم که یک سری از رفتارها، حرفها و برخوردها بهم هشدار داد که حدود مجازی و واقعی رو باید رعایت کرد. برداشتن خط قرمزها باعث ناامیدی از باورهای خودم شد. شاید باورهای نابجایی داشتم ولی هر چه بود باورم بود ....

ناراحتی و دلگیر بودنم رو نمیتونم کتمان کنم. تعداد این اتفاقات به تعداد انگشتان دستم نمیرسه ولی ولی ولی تک تک سلولهای مغزم رو به چالش کشیدن. بطوری که اقرار میکنم "من دیگه هرگز نمی تونم اون آوای همیشگی باشم " ...

  • شنبه ۹۵/۰۵/۰۲
  • ** آوا **

نظرات  (۳)

  • ♥ღஜ یزدان ♥ღஜ
  • سلام اوا جان خوبی؟ خدا قوت.. الهی همیه سلامت و شاداب باشی... راستش از بوی خون نگو که حالم منقلب میشه  اصلا از بوی الکل بدم میاد از اون خوراکیاش نه ها................ چیه خب..چرا دعوام میکنی اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پاسخ ** آوا ** :
    سلام. ممنون. شما خوبین؟ همینطور سلامتی شما . 
     من ولی خوشم نمیاد. دعواتون نکردم. هر کی سلیقه ی خاص خودشو داره ... 
    البته کاماش بعد از O هست :دی

    اره خوب نیس خیلی قاطی شه... امیدوارم برا شما اتفاق بدی نیفتاده باشه... :)
    پاسخ ** آوا ** :
    ممنون از تذکر به جاتون . هر چند زیاد فرقی نمیکرد  :-)))))))
    متاسفانه قاطی شده . نه اتفاق خیلی بدی نیفتاده. البته درس گرفتم از این مورد ...

    سلام اوا جان

    اونقدر این فضاها رو جدی نباید بگیریم

    چون هر چ باشه اسمش روشه "مجازی" و انتظار هر برخورد و رفتاری هس!

    چرا ک ادم ها در عالم واقعیت کاری میکنن ک اصلا براشون مهم نیس طرفشون دلخور شه یا نه! چ برسه ب این فضاها...

    ب نظر نباید از همون اول جدیش میگرفتیم.

     

     

    پاسخ ** آوا ** :
    سلام عزیزم. اره اشتباه بود ..... 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">