MeLoDiC

نتیجه ی آزمایش... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

نتیجه ی آزمایش...

سه شنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۲۶ ق.ظ

در ادامه ی پست قبلی  باید اضافه کنم که به محض رسیدن به بخش رفتم و جواب آزمایش بیمار رو چک کردم که شکر خدا همش منفی بود و خطر از بیخ گوشم رد شد ... خدایا شکرت.

امروز تو مترو یه بیشعوری به خودش اجازه داد حرکتی در بیاره که تو همون جمع تو روش برگردم. دلم میخواست محکم میخوابوندم تو گوشش . چقدر یه سری از مردم گستاخ شدن . اه....

  • سه شنبه ۹۴/۰۶/۰۳
  • ** آوا **

نظرات  (۳)

خب خوشحالم که این استرس از بین رفت 
پاسخ ** آوا ** :
بله شکر خدا از بین رفت :) خیالم راحت شد ... 
خدا رو شکر که مشکلی نبوده اااااااووووووووووووااااااااا جون بیشتر مراقب خودت باش
پاسخ ** آوا ** :
فدات عزیزم . چشم مواظبم . ممنون از همراهیت . 
دقیقاااااا او حرکتشو میتونی بگی چی بود؟؟؟
خخخخخ
پاسخ ** آوا ** :
نه نونو جان . درست نیست اینجا بگم که چی بوده ولی انقدر عصبانی بودم که سرش داد زدم . 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">