MeLoDiC

ماشین زمان :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

ماشین زمان

دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ب.ظ


سلام....

شش روزی هست که به دلیل ریزش چاه فاضلاب  و ریزش کرسی خونه ی پدر محمد همگی منزل دایجونم هستیم. منم که درگیر کارم و صبح میرم و شب برمیگردم. سوای از اینکه وقت ندارم حس و حال نوشتن هم ندارم... بلاگفا هم که شده ماشین زمان و ما رو به دو سال قبل برگردونده... الان در حالیکه تو ایستگاه مترو میرداماد نشستم و در حال تایپم منتظرم تا زمان بگذره و برم سمت محل کارم... نمیدونم چی شد که نوشتم. از دوستانی که این مدت بیادم بودن ممنونم و شرمنده ی عزیزانی هستم که با سورپرایز بلاگفا ادرسشون رو گم کردم  . خوشحال میشم که رد دوستان رو باز اینجا ببینم ... 

علیرغم اینکه ارشیو پریده کلیه ی تنظیمات هم به دو سال قبل برگشته. از قالب وبلاگم گرفته تااااا رمز ورود به مدیریتم ........


  • دوشنبه ۹۴/۰۴/۰۸
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">