MeLoDiC

موی سپیدُ توی آینه دیدم ... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

موی سپیدُ توی آینه دیدم ...

سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ق.ظ

* ترانه های گلپا ( گلپایگانی ) رو عجیب دوست داشتم . یه ترانه ای بود که میخوند ... 

" روی خطی بنویس عشق ، بنویس با چشم خیس عشق ، عشقُ تکرار کن دوباره ، خط تیره بنویس عشق ..."

یعنی تماما در سطر سطر زندگی عشقُ به هر شکلی که ممکنه تکرار کن ... 


** و اما امشب ( یازدهم فروردین 93) این ترانه رو زیر لب زمزمه کردم ... 

" موی سپیدُ توی آینه دیدم ، آهی بلند از ته دل کشیدم !

تا زیر لب شِکوَه رو کردم آغاز ، عقل هِیَ م زد که خودت را نباز ... 

عشق باید پا در میونی کنه ، تا آدم احساس جوونی کنه ... "


بله ! امشب به لطف یاس اولین تار موی سفیدم رویت شد :) و بنده نه تنها آهی از سر حسرت نکشیدم بلکه در دلم یه جور حسی خاص شکل گرفت . یه جور حس خاص مثل اینکه شاید دیگه وقتی نمونده باشه و لازمه تا حالا عشق پا در میونی کنه ... 

  • سه شنبه ۹۳/۰۱/۱۲
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">