MeLoDiC

خطاب به خواننده ی خاموش وبم جناب آقا یا خانوم "نازنین" ... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

این وبلاگ یه محیط مجازیه برای من که خودم این طور تشخیص دادم روزمرگیهامو اینجا بنویسم ... تو نت دنبال شخص خاصی نیستم که حالا بیام به چاخان یه سری دل خوش کنم . انقدر آدم درست و حسابی دور و برم هستن که نیازی به لفاظیه دیگرون ندارم ... اینم بگم که جز واقعیت چیزی نمی نویسم ! تو نت تنها هم نیستم . دست کم ۱۰ نفر از افرادی که تو زندگی روزانه ی من با من سرو کار دارن آدرس اینجارو دارن و گاهی برام کامنت هم میذارن ... هیچ کامنتی هم نیست که اینجا ثبت نشه !!! با اینکه این منم که تعیین میکنم بقیه چه حقی تو فضای مجازیه من دارن ولی به شخصیت تک تک دوستان احترام گذاشتم و بدون رد خور تموم کامنتهایی که خودشون صلاح می بینن عمومی باشه رو بدون هیچ تغییری ثبت میکنم . 


و اما نازنین که ظاهرا خواننده ی خاموش وبم هستن و اگر هم این نباشه لابد بعد از گذاشتن کامنتشون منتظر جوابی بودن که باز برگشتن و جواب من و کامنت باقی دوستان رو خوندن ....


من اگه گفتم بیمارهای گنده دماغ منظورم به شخص شما نیست . منم دارم از واقعیت ها حرف میزنم . شما چرا به خودتون گرفتین ؟ باور کن وجود دارن . همینطور که به قول خودت شما چند تا پرستار بی وجدان و بداخلاق به تورتون خورده و با یه چوب همه ی پرستارها رو به فلک بستین ... می بینین چقدر درد داره با گناه یکی دیگه تو رو پای چوبه ی دار ببرن ؟ بهم حق بده ناراحت بشم . آره اشتباه وجود داره ! تو رشته ی پرستاری هم اشتباه وجود داره ! هر کسی ممکنه بر اثر سهل انگاری و یا حتی بی دانشی خطایی کنه که برای یک عمر نتونه جبرانش کنه ! مثل این که مادری وظیفه ی مادری خودش رو به نحو احسنت انجام نده و فرزندی رو تربیت کنه که بشه انگل جامعه ... اونوقت باید اون مادر رو ترور شخصیتی کرد ؟ یا معلمی که وظیفه ی خودش رو که تربیت دانش آموزاش هست رو به خوبی عهده دار نشه و نتونه دانش آموزهایی رو بار بیاره که بار علمیشون بالا باشه ! اونوقت باید همه ی معلم ها رو بی عرضه دونست ؟ حرف من اینه ! من میگم نباید از یه سوراخ ریز به کل دنیا نگاه کرد . چون میدون دیدت بسته میشه و اونوقت دنیات خیلی کوچیک میشه !


دوست عزیزم" آقا یزدان" در مورد قسم نامه ای حرف زد که تو تاریخ ۲۱ بهمن ماه به اتفاق ۵۹ تا دیگه از دوستام جلوی کلی آدم دیگه با خدای خودمون عهد بستیم . درست ! هر کسی می تونه پیمان شکن باشه . حتی خودم ! ولی کسی که وجدان داشته باشه پیش دلش و خدای خودش شرمنده میشه اگه از خدمتی که باید انجام بده کوتاهی کنه ! شما هم بهتره این ذهنیت بد رو بذارین کنار و این نظرتون رو به نقطه ی صفر برسونین و این بار بدون هیچ کینه و قضاوت قبلی به تلاش پرسنل درمان توجه کنین . شک نکن که نظرت به سمت مثبت کشیده میشه . چون یه پرستار هر چقدر هم که بد باشه در مورد درمان کوتاهی نمیکنه . این سوای اون سهل انگاری معدود افرادی هست که در هر شرایطی ممکنه وجود داشته باشه . خواهشا انقدر دیدگاهتون رو در مورد پرستارها و باقیه پرسنل درمان بد نکنین . ضمنا ! در مورد فضای سرد و بی روح بیمارستان گفتی ! نیازه خدارو شاهد بگیرم برای این حرفم ؟! انقدر فضای عاطفی بیمارستان پر تاثیره که اساتیدمون گاهی ازمون قول میگیرن که تنش های عاطفی روابطمون با بیمار رو به هیچ عنوان وارد جو خونوادگیمون نکنیم ...

ازت یه خواهشی دارم و اونم اینه که اگه وبلاگی داری آدرست رو برام بذار ! قصد بحث کردن و دعوا ندارم . فقط دوست دارم بیشتر از این باهات آشنا شم و به قولی یه طرفه به قاضی نرم . خاموش بودن شما مثل این می مونه که من تو خونه ای که آدرسش رو همه دارن نشسته باشم و یکی که ندونم کیه بیاد درب بزنه و حرفشو بزنه و بره و من ندونم اون اصلا کی بوده ...


سعی میکنم سر فرصت متن قسم نامه ی پرستاران رو برات بذارم تا ببینی من خودم به شخصه با خدای خودم چه عهدی بستم . شک نکن تا وقتی در توانم باشه رو قولم هستم ...


  • دوشنبه ۹۰/۰۱/۲۹
  • ** آوا **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">