MeLoDiC

امیدوارم تبدیل به یک آدم عوضی نشم من ... :: کافه ی خیابان هفتم

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

... به صرف یک فنجان چای

کافه ی خیابان هفتم

♥ روزمرگیهای متولد جوزا (سابق) ♥
..
....
اینجا می نویسم ...
گاهی از خودم ...
و گاه از آنچه که می بینم و می شنوم ...
......
....
..

خدا را چه دیدی ؟
شاید روزی
در کافه ای دنج و خلوت
این کلمه ها و نوشته ها
صوت شدند ...
برای گوشهای "تو"
که ! روی صندلی ...
رو به روی من نشسته ای
و برای یک بار هم که شده
چای تو سرد می شود
بس که خیره مانده ای
به "من "... (کپی)
....
......
..
داری در خیابان راه می روی
یا در یک مهمانی هستی
یا اصلا" تنها هستی
و بعد یک دفعه کَند و کاو میکنی
در چشم های کسی نگاه میکنی
و ناگهان می فهمی که این
می تواند شروع چیزی بزرگ باشد

پیام های کوتاه
بایگانی

امیدوارم تبدیل به یک آدم عوضی نشم من ...

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۴۵ ق.ظ

* یِ همکاری دارم که توی سرویس با هم ، هم مسیریم و بعد از پیاده شدن از سرویس دست به دست هم عرض خیابون رو طی میکنیم و با ماشین خطی بعدی به سمت خونه میریم . این مدتی یه سفر به ترکیه داشته ! به منظور دوچرخه سواری و غواصی گروهی . دیروز ( یکشنبه) از سفر برگشت و دیشب وقتی دیدمش ناگفته نمونه ذوق کردم . همونی که توی اولین برخورد وقتی فهمید خردادی هستم ، بهم گفته بود خردادی ها خونگرم نیستن و مدتی بعد که بهش یاداوری کردم تو برخورد اول بهم چی گفته بود اینبار تصحیح کرد که " اگه یه خردادی با کسی دوست شه دیگه معرکه ست " ! همون ... 

امروز ( دوشنبه ) وقتی برمیگشتیم ، دیدم پکره ! گفتم اتفاقی افتاده ؟ با همون چهره ی پکر گفت " تنها تا آخره این ماه با همیم... سرپرستار بخش دستور دادن شیفت مخالف برم سره کار " گفتم خب اینکه بد نیست . یِ تجربه ی جدیده با همکارای جدید . دستمُ تو دستش گرفت و آروم فشار داد و گفت " آخه دلم برای تو یکی خیلی تنگ میشه آوا . اینطوری ممکنه ماهها بگذره و من نتونم ببینمت " خندیدم و گفتم نگران نباش ! آدم خیلی زود توی محیط جدید حتی شده به اجبار عادت میکنه . نگاهش بغض داشت . اینکه میگفت دلم تنگ میشه یه حس واقعی بود . سعی کردم خیلی منطقی آرومش کنم . اصلنم بهش نگفتم منم دلتنگ میشم . دارم یاد میگیرم حس و حالمُ درون خودم نگه دارم چون بارها و بارها دیدم با بیانش نه تنها هیچ اتفاق ِ خوشایندی نیفتاد بلکه برعکس ....سرسختانه حسمُ سرکوب کردم و سعی کردم نفهمه که منم تمام ِ این مدت از همنشینی با اون به واقع کیف کردم . یه همچین آدمی شدم من .... زندگی گاهی درسهای نامربوطی به آدم میده . امیدوارم که تبدیل به سنگ نشه " دلم " ... 

  • سه شنبه ۹۵/۰۲/۲۱
  • ** آوا **

نظرات  (۱۵)

بارها پیش می یاد از این حسها منم کم کم یاد گرفتم زیاد بروز ندم. این بهتره.
پاسخ ** آوا ** :
بله این عالی تره :) آدم کمتر آسیب می بینه 
زندگی درس های خوبی میده
ولی این به ما بستگی داره که چجوری از اون درس ها در موقعیت های مختلف استفاده کنیم.

پاسخ ** آوا ** :
میگن برای اینکه تندیس زیبایی شیم باید ناملایمت ها و ضربه های تیشه ی زندگی رو تحمل کنیم . من اصولا تحملم بالاست ولی در موقعیت فعلی یاد گرفتم بخش احساسات خودمُ بیشتر کنترل کنم . اینجا با احساساتِ دیگران عجیب بازی میشه . 

سلام اوا جان

خوبی؟

عزیزم مجددا تبریک میگم زادروزت رو

انشاله عمر با عزتی داشته باشی در کنار همسر و دختر نازنینت

 

عزیزم پ کو پست تولدانت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخ ** آوا ** :
سلام کتاایون مهربونم . مرسی خانمی . پیام زود هنگامت روزمَ قشنگ کرد . ببخش سرم شلوغ بود کمی طول کشید . شما به بزرگواری خودتون ببخشین . 
تولدت مبارک دوست خوبم منظر یه پست تولدانه بودم
پاسخ ** آوا ** :
عزیزممممممممم مرسی از محبتت . خب کمی طول کشید . 
سلام اوا جان"
اتفاقا گاهی تجارب موقیت امیزی افراد جامعه نصیبمون میکنن.. قبل از اینکه خودمون متضرر بشیم کافیه چشم تیز بین داشته باشیم و ازشون درس بگیریم..
راستی خوش اومدی" اینمدت نبودی غیبت داشتی؟؟؟؟؟ خب الان شکلک نداری چکار کنم؟؟؟؟؟؟ در خواست کن شکلم بذارن دیگه.......
خسته نباشی اوای عزیز.. چون شکلم نداری....هورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررااااا
پاسخ ** آوا ** :
سلام اقا یزدان. چشممون روشن. خدا خیر برسونه به گوگل که هر از گاهی راه اینجا رو به شما نشون میده .
اتفاقا من هیچ زمانی غیبت نداشتپ ولی وقتی شما فرمودی قصد نوشتن تا ی مدتی نداری منم قصد کردم مزاحمت براتون ایجاد نکنم ولی در نهایت نشد که بشه . نشد زبان در دهان بگیرم و بیان نکنم که منتظر به روز شدن وبلاگتونم. اقا ما اینجا شکلک نداریم. شما زحمت بکش هنر خودتون رو در قالب کلمات بیان کنین . شکلک نداریم درخواست هم کنم اینجا کسی برام تره هم خرد نمی کنه . چغندر هم خرد نمنمیک :-((((((( 
 کلا من اینجا غریب افتادم. شماها رو هم باید با دعوتنامه دعوت کنم اینجا :-((((((( 

حق اینکه ناراحت و اشکی و دلتنگ بشه وقتی میخاد منتقل شه ب بخش دیگه.

بودن در کنار همکاری مث تو!

و حالا رفتن ب بخش دیگه

این دلتنگی نداره؟

این غم نداره؟

 

 

+ حق داره همکارت

پاسخ ** آوا ** :
این جابجایی شیفت ظاهرا موقته .  همکار تو بخشم نبوده . تو سرویس هم مسیریم. تموم اون حسهای خوب ناشی از هم مسیر شدنمون زمان برگشت به خونه ست کتایون . دلتنگی داره ولی غم نه ... میدونی کتایون من اوایل که اومده بودم دنبال یه خلوت میگشتم تا اشک بریزم بلکه سبک شم. پام به مترو میرسید اشکم روون بود . الان ولی ترانه گوش میدم . کتاب میخونم. گاهی دلم میگیره ی پست تو اینستا میزارم. دیگه اشکم دم مشکم نیست . اینا میشه عادت کردن میشه عادی شدن. دلتنگ هستم ولی سعی میکنم غمگین نباشم 
سلام
امیدوارم همیشه خوشحال باشین

پاسخ ** آوا ** :
سلام. 
ممنون از لطفتون 
چقدر بد که دلخوشیای کوچک و بزرگ آدمو میگیرن..
همونا که یه کم انگیزه میشه برای صبوری کردن...
پاسخ ** آوا ** :
در مجموع کلامت درسته ولی این دلخوشیها عادتن . عادتها رو میشه عوض کرد. 

سلام اوای عزیز

اوای دلنشین و خوب

 

احساست رو بروز بده

حتی اگر واکنش و بازخوردی ک میگیری حقت نباشه

 

سرکوب احساس رفته رفته اون احساس رو میکشه

حتی مخفی کردنش منجر ب این میشه ک نتونی ب درستی ابراز محبت کنی

 

 

حیف توئه خردادی اصیل نیس؟

 

خب اون همکارت حق داره

واقعا حق داره

 

 

پاسخ ** آوا ** :
سلام کتایون عزیزم . خوبی ؟ ما هر چه بروز دادیم چیزی نصیبمان نشد جز تحریم . همون بهتره دیگه بروز ندیم . والله ... 
من ِ خردادی ! من ِ جوزایی ... چقدر دلم روزمرگیهای متولد جوزا رو میخواد . اون همه حس و حال کلا به هیچ تبدیل شده . 
حق ِ چی ؟؟؟ 
سلام گلم. اعیاد شعبان مبارک.
پاسخ ** آوا ** :
سلام استاد . بر شما هم مبارک باشه :*************
سلام گلم این ایام بهت مبارک باشه...
پاسخ ** آوا ** :
:-)
 سلام به روی ماهت شادی جان 
امیدوارم توی شیفت مخالف به موفقیت برسه.
پاسخ ** آوا ** :
انشالله :-)
آخه چرا آوا جون چرا باید سرکوب کنید خوب همون حس خوبی که اون خانوم به شما القا کرد و انرژی مثبت داد شماهم متقابلا میتونستید براش ایجاد کنید من که میدونم قلب رئوف و مهربونی داری گلم این درسهای به قول خودتون نامربوط زندگی رو به زندگی پس ندین فدای خواهری خوش قلبم
پاسخ ** آوا ** :
سلام مریم جان ... وقتی روزی بهم گفته خردادی ها نچسبن و حالا میگه اگه رفیق شن معرکه ن یعنی چندین برابر اون حس مثبت رو ازم دریافت کرده که حالا میگه معرکه ن . تو این شرایط واقع بینانه برخورد کردن به نظرم درست ترین کاره. اگه اون لحظه منم میگفتم حالم گرفته ست واسه نشنیدن "چطوری عشقم؟" هر روزه ش مطمئنا اشکش هم روون میشد ولی خب ترجیح دادم سکوت کنم. میدونی چیه مریم زمونه به آدم درسهای تلخی میده ... خوندن یک بند تنها خوندن اون کلمات نیست . اکثر کلمات دنیایی حرف دارن که نه خونده میشن و نه شنیده میشن ... به همین راااااحتی .... قربون دل مهربونت خواهر گلم:-*******
وابستگی ها همیشه آزاردهنده هستن...
این خیلی خوبه که نمیذاری اسیر وابستگی ها بشی و خودتو وفق میدی اما اینجا اگه یکم تو هم از دلتنگی و اینا میگفتی غم دلش سبک تر میشه طفلکی :دی
پاسخ ** آوا ** :
خیلی وقتها این وابستگی ها تنها یک عادت هستند که حتی خودمون هم نمیدونیم به راحتی میشه ترکشون کرد . 
بی شک اونم در چهره و رفتار من چیزی دیده که تا این حد پکر بوده وگرنه آدم واسه یه تیکه سنگ که دلتنگ و پکر نمیشه. هان؟ نوشته ها همیشه به راحتی درک نمیشن رهاجان. همیشههههه حسی پشت کلمات هست که تنها نویسنده ش میتونه اون حس رو درک کنه چون خودشه که درگیرشه . 
شما هم شیفتتو عوض کن خب
پاسخ ** آوا ** :
واسه چی؟ محل کار و سرویس تنها یک مکانه. دل که دلتنگ باشه و بخواد میتونه شرایط جور کنه واسه آروم کردنش. هر وقت که بخوایم میتونیم هم رو ببینیم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">